حرف...

 

حرف اول:

گشاده خاطر بی کینه عین تنگ دلی است

همیشه لالـــه ی ما داغـــدار می رویـــــــد...

 حرف دوم:

سقوط از طبقه ی سوم همان قدر آسیب می رساند که سقوط از طبقه ی صدم. اگر بناست سقوط کنی بهتر است از بلندترین جا سقوط کنی...

 حرف سوم:

معنای حقیقی عشق در گلها نهفته است..کسی که سعی کند صاحب گلی شود پژمردن زیبای اش را هم می بیند.اما اگر به همین بسنده کند که گلی را در دشتی بنگرد همواره با او می ماند...

 حرف چهارم:

هیچ کس را از شکست گریزی نیست. پس بهتر است آدمی در چند نبرد به خاطر رویاهایش ببازد تا بی آن که بداند به خاطر چه می جنگد شکست بخورد...

 حرف پنجم:

وقتی انسان به سوی سرنوشتش سفر می کند اغلب مجبور می شود مسیر عوض کند. گاهی هم نیروهای پیرامون او آنقدر قدرت دارند که مجبور است شهامتش را کنار بگذارد و تسلیم شود. همه ی اینها بخشی از زندگی است...

 حرف ششم:

همیشه باید بدانیم چه موقعی به آخر کار رسیده ایم.

بسیار مهم است که بگذاریم بعضی چیزها بروند.رهایشان کنیم.آزادشان کنیم.

مهم این است که لحظه هایی از زندگی را که دیگر گذشته پشت سر بگذاریم...

 

 

 

حرف آخر:

وای بر کسی که نتواند تنها باشد...

 

بیاد امین پور...

آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست

حق با سکوت بود ، صدا در گلو شکست

دیگر دلم هوای سرودن نمی کند

تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست

سربسته ماند بغض فروخورده ی دلم

آن گریه های عقده گشا در گلو شکست

ای داد ، کس به داغ دل باغ دل نداد

ای وای ، های های عزا در گلو شکست

آن روز های خوب که دیدیم ، خواب بود

خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست

"بادا" مباد گشت و "مبادا" به باد رفت

"آیا" ز یاد رفت و "چرا" در گلو شکست

فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند

نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

تا آمدم که با تو خداحافظی کنم

بغضم امان نداد و خدا ...

                                 در گلو شکست!

 

حرف آخر:

من از این فاصله ی دور کمی می ترسم!

یک ٫ دو ٫ سه!

۱.)

گفتی غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
شیرین ِ من ٫برای غزل شور و حال کو؟

پر می‌زند دل‌ام به هوای غزل ولی
گیرم هوای پر زدن‌ام هست٬ بال کو؟

۲.) از دست رفتی!

چرا دروغ بگم ٫ از دستت دادم.....

 

۳.) من پا برجام مثل دماوندم  ٫ من پابرجام مثل ایرانم

                                                                      اگه زمینم خوردم ایستادم....