اولین سلام من

سلام
این اولین باری است که من دارم تو بلاگ اسکای مطلب پابلیش می کنم.
می خوام یه گزارش کامل از بلاگ بدم(البته با اجازه رییس):
در روز جمعه ۲/۵/۸۳ اولین پست  در بلاگ اسپات به نام رییس ثبت شد با این محتوی که:
  !! همیشه می خواستم یه جایی باشه حرفای دلمو بزنم. این جا شروع حرکته خیلی سخته
بعد کارمون رو شروع کردیم...
با اعضاء رضا . حسین . رسول و مهدی( که ایشان الحق و بر انصاف در طراحی قالب خیلی زحمت کشیدند. دستش رو می بوسم)
پس از مدتی حامد اضافه شد و همون قدر سریع که اومده بود رفت 
من رفتم مکه و دوستان چراغ بلاگ رو روشن نگه داشتند
اله مهر وارد شد و مهدی از صحنه بلاگ ما کنار رفت
ادامه دادیم تا اینکه عزیزترین رییس یعنی آقا منصور به عنوان عضو افتخاری نزول اجلال فرمودند و با ما همکاری کردند...
حالا هم پس از مدتها اومدیم بلاگ اسکای و داریم اینجا خدمت می کنیم
از همه که تو این مدت به ما سر زدن و نظر دادن تشکر می کنم

گزارش رو با یک بیت شعر تموم می کنم:
در این بهار که هر نو گلی دلی ببرد
نشد که این دل افسرده را گلی ببرد
میان این همه گلهای نازپروز
گلی نبود که از دست ما دلی ببرد
============================================

*یا آدم اشتباه نمیکنه یا اگه کرد اعتراف نکنه اگه اعتراف کرد التماس نکنه اگه التماس کرد دیگه زندگی نکنه

*در شهری به نام عشق کوهی است به نام محبت در این کوه رودی است به نام صفا در این رود آبراهی میرود به نام وفا سر انجام این آبراه به آبگیری میریزد به نام وداع

*بهش گفتم منو چه قدر دوست داری؟ گفت اندازه جوهر خودکارم!!!گفتم خیلی نامردی.چون جوهر خودکارت یه روز تموم میشه لبخندی زدو گفت :خودکار من اصلا جوهر نداره

*گفتم دوستت دارم گفتی خفه شو.گفتم عاشقتم گفتی خفه شو.گفتم نگات منو کشته گفتی خفه شو.گفتم میگیرمت گفتی راست میگی؟گفتم خفه شو

*دوستی میگه اگه کسی رو دوست داری به خاطر اون غرورتو زیر پا بزار نه به خاطر غرورت رفیقتو زیر پا بزاری

*هیچ وقت تو هاونگ آب نکوبید( اونا که باید بفهمن فهمیدن)
یا حق
رسول
نظرات 9 + ارسال نظر
محسن شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 22:35 http://sohrab-spher.blogsky.com

سلام دوست عزیز من تازه به بلاگ آمدم خوشحال میشم تباذل لینک کنیم منتظرت هستم

علیک سلام. دوست عزیز . من اینجا رییس نیستم و اجازه لینک دادن ندارم ولی می تونم سفارشت رو بکنم!!دوباره به ما سر بزن. خوشحال شدم

[ بدون نام ] یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:19

منظورت ماییم ؟

بله دقیقا منظورم شما هستی!!؟!!

پیر صبا یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 13:54

بله و باز هم موضوع موضوعه عشقه...
من هم آخرین مطلبم یه جورایی بی ربط به این مطلبت نبود(همون که سرور بلاگ اسکای نزدیگ بود down بشه!)

باشه بابا
شما هم این کاره ای!!!

دکتر۲۶ یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 19:43

جالب بود.فقط بابا بی خیال عشق.موضوع دیگه ای ندارید.؟؟ خدا یکی هم نصیب ما کنه!!!

خدا شما رو نصیب یکی کنه!!!

فرهاد یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 21:27 http://delshodegan.blogsky.com

ببخشیدا:در این کوه ..... است به نام صفا

در این کوهی امیری است به نام....

کورش یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 21:30 http://vulturek.blogsky.com/

ما که هم اشتباه کردیم هم اعتراف و هم التماس...
ولی با تمام این احوال زنده گی رو هم یه جوری تحمل کردیم...

حساب شما با تمام آدما جدا است. یه آدم با خصوصیات متفاوت...

ندا دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 17:06 http://miiadgah.blogsky.com

سلام دوست عزیز
مطالبی که نوشتی جالب بودن.همینطور گزارشت!
امیدوارم تعدادتون بیشتر بشه!
گله میکنی که چرا مطلب جدید نمینویسم.اگه امتحانات بزاره حتما.فعلا همینکه سر میزنم کلیه!
موفق باشی!

بابا اون الهه مهر بود.. حالا بیخیال دست شما درد نکنه که به ما سر زدی!!قربانت رسول

مصطفی محوی سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 14:07

سلام خوبی.

شما بهتری!!!

مصطفی پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 13:39

مگه خودت رفیق نداری که اسم رفیق فرهاد رو رو وبلاگت نوشتی؟ البته تقصیر فرهاد است که غیرت به خرج نمیدهد؛ ولی ما که غیرت داریم؛ تهدید: اگه یکبار دیگه................... من میدانم و تو.

رفیق فرهاد دیگه کیه؟ منظورت رو متوجه نشدم؟!! با بزرگترت درست صحبت کن!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد