بعد مدت ها

1-گذشت و گذشت . صفحات زندگی به سرعت برق و باد ورق می خورند. دلم برای قدیما تنگ شده . هر چند می دونم یه روزی دلم برای الانم هم تنگ میشه. ولی رسم زندگی همینه ،
" از کسی گلایه ای نیست . اگه باختم به تو باختم. "
2- زندگی دانشجویی ، راضی نیستم . از خودم . روز ها بیهوده و سراسیمه میگذرند. کسی نیست زنهاری بده. حسرت سر حوصله یه کتاب شعر خوندن به دلم مونده. یه صحبت اساسی و بدون روزمرگی. لعنت به قشری گری ، لعنت به سطحی شدن.
" این همه که از تو می‌گویم،
بیهوده نیست.
هر کس که به چیزی یقین کند،
می‌خواهد تمام عمر
و هر کجا
پیامبر این یقین باشد."

«آنتوان دوسنت اگزوپری»
" من با یقین کافر ، جهان با شک مسلمان
با این حساب اهل جهنم فرق دارند "


3- به دلم مونده یه دل سیر ببینمش و باهاش صحبت کنم. اما امان از جدایی . نمی دونم چرا هر کی رو می خوای نیست و هر کی نمی خوای همیشه دم دسته. شاید باید اینطوری باشی:
"خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
غمخوار کسی باش که غمخوار تو باشد"
میدونم همینه . ولی نِمیشِد ! با اینکه اینجوریاست ! ولی ...
4- نمایشگاه کتاب . شیر پلا . توچال . 4000 متری ، تله کابین . 48 ساعت سر پا بودن . خوش بودن ، بدون دغدغه . آرام . جات خالی بود . کاش می بودی .
5- احمدی نژاد در دانشگاه / صعود میلان به فینال / نشریه امیر کبیر /دانشکده هنر تهران / شرم الشیخ / میان ترم / جاوا / ولش لاف نمی زنم بمون...
6- با صداقت می گویم . لاف نمی زنم ! بیا
7- تولدتون مبارک . همه ی رفقا. نشد . تبریک میگم.

نظرات 17 + ارسال نظر
فرهاد دوشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:37 http://mirror

چیزی رو که باور داری می بینی؟
یا چیزی رو که میبینی باور داری؟


من از دسته ی اولم... تو چطور؟
راجع به سطحی شدن که دیگخ جا برای صحبت نیست...
موفق و موید...
یا حق...

هیچکدوم !

رضا دوشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 14:17 http://delshodegan/

چهارشنبه می خوام بیام علم و صنعت ببینمت ...
من ساعت ۲:۳۰ دم در دانشگاهتونم ...
پیوست ۱: من گوشی ندارم!
پیوست ۲: می دونم دلت پره !
پیوست ۳: دوست دارم ببینمت ... همین.
پیوست ۴: مهم نیست بقیه در مورد این نظر چه طور فکر می کنن!

منتظر میمونم . امیدوارم واقعا بیای

حسام دوشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 18:18

چه عجب داش حسین! تو هم بالاخره یه چیزی نوشتی...
خیلی دوست داشتم ببینم تو چه جوری فکر می کنی و مینویسی. البته هنوزم خیلی نفهمیدم. توی اردو هم که فرصتی نشد تا با هم هم کلام بشیم.
خوش بحالت که یه دوست مثل رضا داری که می خواد بیاد علمص تو رو ببینه!
امیدوارم منم یه روز ببینمت!

مخلصیم . آقا ما هم مشتاق دیدار.

محسن دوشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 19:50 http://www.piale.blogfa.com

خوشحال شدم که اومدی کوه.

من بیشتر

رسول دوشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 22:23 http://totanj.blogsky.com

چشم ما دوباره به مطالبتان روشن شد ولی چرا اینجا ٫ مگه قرار نبود تو دلشدگان....( شوخی کردم)
ما که اومدیم دانشگاهتون موبایلت رو تو تاکسی جا گذاشتی تا جواب ما رو ندی٫ باز شانس آوردیم کسای دیگه بودند.....
خدا رو شکر که من دائما دم دستت نیستم که مشمول بند ۳ بشم..
یا حق

یه نفر میفرستی موبایلمو جا بگذاروندمم (!!) تو ماشینش تا بعد تو اون روز بیای ؟!!!

۱۰ تومان اوکی میکنم چرا میزنی ! ( ;

آقا سجاد دوشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 23:39 http://heyranist.blogfa.com

...
پی نوشت :
...
پی پی نوشت :
حالا نمیشه یه جایی ببینیم ...
...
زت زیاد

آقا سجاد سه‌شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:07

یعنی خیلی پایه ایم ببیتیمتون . تو و اون رفیقتو .

اگه «خیلی» پایه ای واقعا خیلی پایه ای ؛ یا علی

بهزاد سه‌شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:15

سلام
راست می گی و بدون این فقط درد من و تو نیست این بچه مفیدی ها از بس تو مدرسه برای هر کارش برنامه داشتند یا بشون می گفتند برنامه داشته باشید کم کم یاد گرفتند در زندگی بیهوده زمان را نگذرانند ولی دانشگاه که برای ما حداقل یکی از مهمترین هدف هامون بود و براش برنامه ریزی خیلی دقیقی داشتیم داره بمون می گه فکر نکنید اینجا خبری است من هیچ چیزی ندارم بتون بدم جز چیزهایی که شما یه زمانی ازش منع می شدید اگه می خواید تا دلتون بخواد دارم، الافی و بیکاری تا دلتون بخواد دارم ولی علم و آکاهی شرمنده... فکر کنم بزرگترین درسی که اینجا می گیریم واقعا روی پای خود ایستادن و این که هرچی هست خودت باید دنبالش بری کسی اینجا چیزی ندارد بت بدهد.
بهتر کم کم از جامون پاشیم خاکا رو کنار بزنیم و خودمون دست به کار بشیم. یا خودمون رو رها کنیم ببینیم به باد ما رو به کجا می بره. (من اولی رو ترجیح می دم ولی دومی جاذبه اش بیشتره)
موفق باشی....

سلام .
بهزاد جان .
تا حدودی موافقم . اما این صدای که داره میگه من چیزی ندارم «دانشگاه» نیست . شاید مجموعه آموزشی دانشگاه . واضح تر بگم آدما ش . قبول داری؟‌

تنها بودن در عین " تن " ها بودن ! درس زیبای دانشگاست. که من قبلا خیلی باهاش ارتباط پیدا نکرده بودم. اما ایجا واحد اجباری ه !!

دومی راحتره ؛ با ... ما میسازد !!!

سعیده کلانتری سه‌شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 21:36 http://kalantari.mihanblog.com

سلام
خوندم
قشنگ بود
بعضی هاش حرفای من بود


نمی دونم چرا هر کی رو می خوای نیست و هر کی نمی خوای همیشه دم دسته؛
موافق نیستم
یکی هست که همیشه...
بهش فکر کن

لحظه ها را می گذرانیم تا به خوشبختی برسیم
افسوس خوشبختی همان لحظه بود که ...

شاد و موفق باشید...

فقط اونه که همیشه ی همیشه میتونی بهش تکیه کنی .

صادق چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 00:25

دنیا را بد ساخته اند...بد...!!!

[ بدون نام ] چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:26

علیرضا چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 15:19 http://toranj

گفتم که مژده بخش دل خرم است این
مست از درم در آمد و دیدم غم است این
گر چشم باغ گریه ی تاریک من ندید
ای گل ز بی ستارگی شبنم است این
پروانه بال و پر زد و در دام خوش خفت
پایان شام پیله ی ابریشم است این
باز این چه ابر بود که ما را فرو گرفت
تنها نه من ، گرفتگی عالم است این
ای دست برده در دل و دینم چه می کنی
جانم بسوختی و هنوزت کم است این
آه از غمت که زخمه ی بی راه می زنی
ای چنگی زمانه چه زیر و بم است این
یک دم نگاه کن که چه بر باد می دهی
چندمین هزار امید بنی آدم است این
گفتی که شعر سایه دگر رنگ غم گرفت
آری سیاه جامه ی صد ماتم است این

فرهاد چهارشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:39 http://mirror.blogsky.com

بازگشایی مجدد آینه... منتظر حضورتان هستیم...

محمد امین شیرزاد چهارشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:46

بعد از مدتها نظر می گذارم.
متاسفم از سکوت.

پرستوی تنها سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 19:02 http://loveforshe.blogsky.com

سلام
ممنون که به من سر زدی. اون شعر نوش آفرین رو می تونی توی این سایت پیدا کنی.
www.parsimusic.com
موفق باشی

منصور چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 14:21 http://toranj

آقا بند ۲ رو هستم!
سر فرصت بشینی یه کتاب شعر بخونی. هستم. وردار بیار بخونیم. غزلیات حسین منزوی رو توصیه می کنم.

فرهاد دوشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:27


پایه ام...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد