من و انکار شراب؟ این چه حکایت باشد...

کاری را انجام بده که دوست داری.

همانطور که تو در کار کسی دخالت نمی کنی،

دیگران هم حق ندارند در کار تو دخالت کنند

این یعنی حرف حساب.

وین دایر

دوش از این غصه نخفتم که رفیقی می گفت

حافظ ار مست بود جای شکایت باشد

نظرات 8 + ارسال نظر
فرهاد پنج‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:47 http://mirror.blogsky.com

وین دایر صحبت(حرف) زیاد داره... همه ی حرفاشو قبول ندارم... زندگی انسان نه بطور مطلق اجتماعی و نه بطور مطلق فردیست... پس نمیشه اینطوری صحبت کرد...منتظرتم...

مائده پنج‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 18:07

سلام ،
من کاری به زندگی اجتماعی و ... ندارم من به این کار دارم که این آقا که نه هم دین و نه هم شریعت ماست چه طور می خواهد یک ادب اجتماعی به ما یاد بدهد ؟؟ میتونستی یک کم از سخنان صاحب اسمت بگویی

... شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 15:33 http://www.reminis.blogsky.com

به نام خدا
سلام
فقط تویی که میگی دیگران حق ندارند در کار ما دخالت کنن!ای کاش ای کاش همه مثل تو فکر می کردن!!!

محسن شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 20:32 http://www.piale.blogfa.com

آن هم از عمر شبی بود که حالی کردیم!

علی سعیدی یکشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:08

همه ی دیگران هم که نه... بعضی ها حق دارند تو کار بعضی ها دخالت کنند!

فرهاد یکشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:50 http://mirror.blogsky.com

سلام... از وین دایر فقط یک جمله بهت بگم:
باور کنیم تا ببینیم(اسم کتابش هم هست)... زندگی یعنی همین...
آپم... پیش ما بیا...

[ بدون نام ] چهارشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 19:48

من این جا بس دلم تنگ است...

و هر سازی که

می بینم بد آهنگ است...

بیا ره توشه برداریم

قدم در راه بی برگشت

بگذاریم

ببینیم آسمان هرکجا

آیا همین رنگ است؟...

من پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 14:01

سلام
تا حالا شعر «شاتقی زندانی دختر عمو طاووس را خوندین؟
نمی دونم چرا با خوندن متن تون یاد اون افتادم.وقت کردین
حتما بخونیدش .از اشعار اخوان ...... نه که توی دنیای امروز اون قدیم قدیم هاشم ادمها به هم کار داشتند ادمها تغییر می کنند اما همیشه ذهنشون کوچیک میمونه با افکار حقیر.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد